آدم ها...!
آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند
آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند
آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند
آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند
آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند
آدم هاي كوچك بي دردند
آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند
آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند
آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند
آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند
آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند
آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند
آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند
آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد
آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند
آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند
آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند
آدم هاي كوچك مسئله ندارند
آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند
آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند
آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خودمي گيرند
چشم
چشم یک روز گفت:"من در آن سوی این دره ها
کوهی را
می بینم که از
مه پوشیده است. این زیبا نیست؟"
گوش لحظه ای خوب گوش داد٬ سپس گفت:"
پس کوه کجاست؟ من
کوهی نمی شنوم."
آنگاه دست درآمد و گفت:"من بیهوده می کوشم
آن کوه را
من کوهی نمی یابم.
بینی گفت:"کوهی در کار نیست.من او را
نمی بویم."
آنگاه چشم به سوی دیگر چرخید٬ و همه
درباره ی وهم
شگفت چشم
گرم گفتگو شدند و گفتند: "این چشم یک جای
کارش خراب است."
" جبران خلیل جبران"
لمس کنم٬